، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

دختر نازم

معنی اسم الینا

الینا به معنی نور و روشنایی به معنی نعمت وافر و سرسبزی تو  سایت فرهنگ لغت نامه دهخدا هنوز براش معنی آورده نشده ولی ریشه اروپایی آن به معنی نور و روشنایی هست دیروز داشتم قرآن تلاوت میکردم که آیه الله نورالسموات والارض را دیدم خیلی خوشحال شدم که معنی نور و روشنایی هم با توجه به این آیه برام موجب خوشحالی شد ...
21 فروردين 1390

هویت

خیلی وقته که پست جدیدی نداشتم روز 13 برای چند دقیقه رفتیم باغ و 13 الینا خانم هم به در شد جواب آزمایشات غربالگری را هم گرفتم که خدا را شکر همه چیز خوب بود هویت : بالاخره الینا جون هم دارای شناسنامه شد و به عنوان یک ایرانی اسمش ثبت شد خدا کنه که به عنوان یک ایرانی که کشورش دارای تاریخ چند هزار ساله هست و نام آوران بزرگی به آن بزرگی بخشیدند الینا هم مایه افتخار و بزرگی کشورش بشه سعی میکنم عکس های جدیدش را زودتر آماده کنم و در پست بعدی ارسال کنم
21 فروردين 1390

تولد الینا

دو شنبه صبح رفتیم بیمارستان وقتی رسیدیم مامان جون و دایی علی هم رسیدن یه سفره هفت سین جالب هم تو بیمارستان چیده شده بود مامان جون ومامان رفتن بخش نوزادان نکته جالب این بود که من و دایی علی رفتیم یه کاسه آش سبزی گرفتیم و خلاصه حالشو بردیم کم کم مادر جون وآقا جعفر و عمو محمد و فاطمه دختر عمو هم اومدن مراسم جشنی تو بیمارستان برگزار شد-سنتور و تنبک و خواننده و ... خیلی برای همه جالب بود روز اول سال و تولد نوزادان واین مراسم جالب بالاخره بابایی بین ساعت 10 تا 10 و نیم بدنیا اومدی وقتی دیدمت اشک تو چشمام جمع شد حسابی نازت کردم واست آیه الکرسی و اذان خوندم نگران مامان بودم خدا رو شکر هر دو خوب بودین چند تا عکس ازت گرفتم و بردم سالن انتظار...
20 فروردين 1390

شب اول درمنزل

خدا را شکر که هم مامان و هم الینا خوب و سالمن دختر نازم خیلی آروم و خوبه تنها گرسنه میشه و هنوز مامان شیر کمی داره ولی داره سعی میکنه اولین شب حاج خانم پروین و مامان جون و مادر جون همه دور الینا و مامان بودن طوری که جای راه رفتن تو اتاق نبود همه خوشحالن بابا جون من امروز بردمت برای واکسن خودم نتونستم بیام طاقت نداشتم بر خلاف خیلی از خونواده ها که میگن بچه ها چله دارند تو بابا جون آرومی فقط تنها گرسنه میشی و شیر می خوای ...
20 فروردين 1390

عکس های روز اول

اومدم به سمت بخش تازه بدنیا اومده بودی اشک تو چشمام جمع شده بود برات آیه الکرسی خوندم کاری که 9 ماه تمام برات خونده بودم سریع سه عکس ازت گرفتم که دو تاش میزارم اینجا چون دومی داشتی گریه میکردی و عکست خوب نشد بابا جون وقتی عکس را گرفتم فلش دوربین کمی اذیتت کرد و این صحنه جالب در بالا بوجود اومد البته تاریخ دوربین را هنوز درست ست نکرده بودم ...
20 فروردين 1390

عکس های روز دوم

اومدیم خونه خوش اومدی باباجون حالا دو روزته به امید خدا سال های سال درکنار هم باشیم ...
20 فروردين 1390

روز سوم

امروز رفتیم واکسن زدیم و این عکس ها قبل از بوووه شدنه بابا جونم حسابی داری خانم میشی بابا جون با حجاب و متین مامان حسابی نازت میکنه وای وقتی گریه میکنی دلم میریزه راستی الینا به معنی نور و روشنایی بابا جون مثل خودت که مثل برفی و دوست داشتنی فقط کمی هنوز قرمزی عزیزم ...
20 فروردين 1390

چند نفر به یک نفر

حتما شنیدیدکه میگن چند نفر به یک نفر ولی من حالا میگم یه نفر به چند نفر ماشا الله الینا بابا دیشب گفتن تو اتاقش بخواب منم گفتم باشه هر موقع گریه میکرد مامان جون،مادر جون،مامان بزرگ پروین،خاله خانم ،مامان و من همه کنارش بودیم من که نخوابیدم و به شوخی هم میگفتم جای خودمو میفروشم ولی کسی نخرید صبح زود موقع اذان الینا همه را بیدار کرد و تونستیم نماز را به موقع بخونیم! با اینکه خوابم میومد رفتم کوه چمران تا برگشتم ساعت 9.30 شده بود. الینا بابا روز چهارم ...
20 فروردين 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر نازم می باشد